هوش مصنوعی: این شعر به توصیف نور و روح لطیفی می‌پردازد که در شعر احمر وجود دارد و از دیده و وهم و روح برتر است. شاعر از مخاطب می‌خواهد که حجاب نفس را بردارد و به این نور بپیوندد. سپس به توصیف صورت مصطفی (پیامبر اسلام) می‌پردازد که نمادی از فنا و روز محشر است. شاعر بیان می‌کند که با نگریستن به خلق، درهای معرفت به خداوند گشوده می‌شود و با فنا شدن صورت مصطفی، عالم پر از تکبیر می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم فلسفی و عرفانی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم خاص مانند 'فنا' و 'روز محشر' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۵۲

نوری‌‌ست میانِ شَعْرِ اَحْمَر
از دیده و وَهْم و روحْ بَرتَر

خواهی خود را بدو بِدوزی؟
بَرخیز و حِجابِ نَفْسِ بَردَر

آن روحِ لَطیفْ صورتی شُد
با ابرو و چَشم و رنگِ اَسْمَر

بِنْمود خدایِ بی‌چگونه
بر صورتِ مُصطَفی پَیَمبَر

آن صورتِ او فَنایِ صورت
وانْ نَرگسِ او چو روزِ مَحْشر

هر گَهْ که به خَلْقِ بِنْگَریدی
گشتی زِ خدا گُشاده صد دَر

چون صورتِ مُصطفی فَنا شُد
عالَم بِگِرفت اللّه اکْبَر
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.