هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ سخنرانی یک امام بر منبر است که دربارهٔ خداوند بی‌همتا و پاک سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که ذره‌ای از مذلت بر دامن خداوند نمی‌نشیند. سپس، فردی بیدل به او اعتراض می‌کند و می‌گوید که انسان‌ها همواره در مذلت هستند و این‌گونه بر دامن خداوند می‌نشینند. در پایان، اشاره می‌شود که انسان‌ها همه در انتظار دیدار حق هستند و او را یگانه و بی‌همتا می‌دانند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، بحث‌های انتزاعی دربارهٔ ذات خداوند و رابطهٔ انسان با او ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

الحكایة و التمثیل

بر سر منبر امامی رفته بود
گرم گشته این سخن میگفته بود

کو خداوندیست بی چون و چرا
هرگزش بر دامن آن کبریا

از مذلت ذرهٔ ننشست گرد
نه نشیند نیز کو پاکست و فرد

بیدلی را این سخن آمد بگوش
بانگ بر زد گفت ای جاهل خموش

زانکه خود گرد مذلت گر رواست
دایماً بر دامن آن کبریاست

این همه خاکی نمیبینی مدام
تا ابد گرد مذلت این تمام

دامن آن کبریا کرده بدست
کرده چون گردی بران دامن نشست

آدمی را هست همچون حق یکی
نیست حق را همچو خویشی بیشکی

لاجرم مردم همه در کار اوست
منتظر بنشستهٔ دیدار اوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.