هوش مصنوعی: محمود و ایاز در مورد برتری‌های خود با هم گفتگو می‌کنند. محمود از قدرت و ثروت خود می‌گوید و ادعا می‌کند که هیچ پادشاهی مانند او نیست. ایاز در پاسخ، برتری معنوی و عرفانی خود را مطرح می‌کند و اشاره می‌کند که محمود هرچند دنیا را دارد، اما او چیزی دارد که محمود ندارد: عشق و تجلی جمال الهی. او تأکید می‌کند که دیدن خداوند در دوست، ارزشمندتر از تمام دارایی‌های دنیوی است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

الحكایة و التمثیل

گفت محمود و ایاز سیمبر
فخر کردند ای عجب با یکدگر

گفت محمود از سر رعنایئی
کیست چون من در جهان آرایئی

سند و هند و ترک و روم آن منست
هفتصد خسرو بفرمان منست

لشگر و پیل مرا اندازه نیست
هیچسلطان را چنین آوازه نیست

در زمان برجست ایاز نیک نام
باز پس میرفت تا هفتاد گام

گفت دارم یک سخن با شهریار
هست دستوری شهش گفتا بیار

گفت اگر داری جهان پر صف شکن
لیک محمودی نداری همچو من

گر ترا هر دوجهان پر کس بود
این چه من دارم مرا می بس بود

گر تجلی جمالت آرزوست
پای تا سر دیده شو در پیش دوست

تا بدان هر دیده در دارالسلام
تا ابد دیدار بخشندت مدام

دیدهٔ بیناست جان را زاد راه
از خدای خویش دایم دیده خواه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.