هوش مصنوعی: سگی در راه استخوانی پیدا می‌کند، اما ناگهان ماه را در آسمان می‌بیند و به گمان اینکه ماه استخوانی دیگر است، استخوان خود را رها می‌کند تا ماه را بگیرد. پس از تلاش ناموفق، متوجه می‌شود که نه ماه را گرفته و نه استخوانش را دارد. این داستان به عنوان تمثیلی برای زندگی ارائه می‌شود که بدون درد و تلاش، به دستاوردی نمی‌رسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از تمثیل و زبان نمادین ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

الحكایة و التمثیل

یک کلیچه یافت آن سگ در رهی
ماه دید از سوی دیگر ناگهی

آن کلیچه بر زمین افکند سگ
تا بگیرد ماه بر گردون بتک

چون بسی تک زد ندادش دست ماه
باز پس گردید و با زآمد براه

آن کلیچه جست بسیاری نیافت
بار دیگر رفت و سوی مه شتافت

نه کلیچه دست میدادش نه ماه
از سر ره میشد او تا پای راه

در میان راه حیران مانده
گم شده نه این ونه آن مانده

تا چنین دردی نیاید در دلت
زندگی هرگز نگردد حاصلت

درد میباید ترادر هر دمی
اندکی نه عالمی در عالمی

تا مگر این درد ره پیشت برد
از وجود خویش بی خویشتن برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.