هوش مصنوعی: غلامی در خدمت اسحق ندیم است که هر روز از دجله آب می‌کشد. او درگیر دو مشکل بزرگ است: از یک سو، آب دجله بی‌پایان است و از سوی دیگر، تشنگان ناسپاس هرگز سیر نمی‌شوند. غلام احساس می‌کند در میان دو بلا گرفتار شده است، هم در دنیا و هم در دین، و نه به یکی می‌رسد و نه به دیگری. این وضعیت او را سردرگم و خسته کرده است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

الحكایة و التمثیل

داشت اندر خانه اسحق ندیم
بندهٔ در خدمت او مستقیم

دایماً هر روز پیش از آفتاب
میکشیدی تا بشب از دجله آب

چون نمیشد تشنگی و آب کم
مینزد یک دم غلام از کار دم

دید روزی خواجه او را بیقرار
فارغ از خلق و شده مشغول کار

خواجه گفتش کیف عیشک ای غلام
گفت کاری سخت دارم بر دوام

در میان دو بلا افتادهام
سرنگون در زیر پا افتادهام

هست از یک سویم آبی بی قیاس
وز دگر سو تشنگان ناسپاس

دجله را خالی بکردن روی نیست
تشنه را سیری سر یک موی نیست

در میان دجله و تشنه مدام
ماندهام درآمد و شد والسلام

در میان دین و دنیا ماندهام
گه بمعنی گه بدعوا ماندهام

نه ز دینم میرسد بوئی تمام
نه دمی دنیام میگیرد نظام

من نه این نه آن ز راه افتاده باز
خردغل باری گران راهی دراز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.