هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از حالات روحی و عرفانی خود سخن می‌گوید. او از جدایی و فرار از خودِ دنیوی و رسیدن به وصلت معنوی صحبت می‌کند. شاعر از دوگانگی و وحدت وجود، عشق الهی و سلوک عرفانی سخن می‌گوید و از شمس تبریزی به عنوان منبع الهام خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۷۴

گَرم در گُفتار آمد آن صَنَم اَیْنَ الْفِرار
بانگِ خیزاخیز آمد در عَدَم اَیْنَ الْفِرار

صد هزاران شُعله بر دَر صد هزاران مَشْعله
کیست بر دَر؟ کیست بر دَر؟ هم مَنَم اَیْنَ الْفِرار

از درونْ نی آن مَنَم گویان که بر دَر کیست آن؟
هم مَنَم بر دَر که حَلْقه می‌زَنَم اَیْنَ الْفِرار

هر کِه پِنْدارد دو نیمَم پس دو نیمَش کرد قَهْر
وَرْ یکی‌اَم پس هم آب و روغَنَم اَیْنَ الْفِرار

چون یکی باشم؟ که زُلْفَم صد هزاران ظُلْمَت است
چون دو باشم؟ چون که ماهِ روشنم اَیْنَ الْفِرار

گِردِ خانه چند جویی تو مرا چون کاله دُزد
بِنْگَر این دُزدی که شَُد بر روزَنَم اَیْنَ الْفِرار

زین قَفَص سَر را زِ هر سوراخ بیرون می‌کُنم
سویِ وَصْلَت پَرِّ خود را می‌کُنم اَیْنَ الْفِرار

در درونِ این قَفَص تَن در سَرِ سودا گُداخت
وَزْ قَفَص بیرون به هر دَم گَردنَم اَیْنَ الْفِرار

بی میْ از شَمسُ الْحَقِ تبریز مَستِ گفتَنَم
طوطی‌اَم یا بُلبُلم یا سوسَنَم اَیْنَ الْفِرار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.