هوش مصنوعی: دزدی را گرفتند و دستش را بریدند، اما او در میان جمعیت سکوت کرد. وقتی به رباط رسید، شروع به ناله و فریاد کرد. وقتی از او پرسیدند که چرا زیر دار سکوت کرده بود، گفت که در آنجا کسی همدردش نبود و دردش را نمی‌فهمید، اما در رباط کسی با دست بریده بود که درد او را درک می‌کرد. او تأکید کرد که ناله و فریاد فقط در حضور کسی که درد را درک کند، معنا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، موضوعاتی مانند درد، همدردی و سکوت در برابر بی‌عدالتی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

الحكایة و التمثیل

گفت دزدی را گرفت آن سر فراز
در میان جمع دستش کرد باز

دزد نه دم زد از آن نه آه کرد
برگرفت آن دست و عزم راه کرد

همچنان خاموش میبرید راه
تا رباطی بود رفت آنجایگاه

چون رسید آنجاخروشی درگرفت
ناله و فریاد و جوشی در گرفت

در فغان آمد بصد زاری زار
وز نفیر خویشتن شد بی قرار

سایلی گفتش تو با چندین خروش
زیر دار آخر چرا بودی خموش

گفت آنجا هیچ همدردم نبود
دست ببریده یکی مردم نبود

گر من آنجا سخت میجوشیدمی
یا بصد فریاد بخروشیدمی

گر بسی فریاد بودی آن همه
خلق را چون باد بودی آن همه

لیک اینجا یک بریده دست هست
کس چه داند او بداند درد دست

لاجرم گر پیش او نالم رواست
کو بداند نالهٔ من از کجاست

تا نیاید هیچ همدردی پدید
نالهٔ همدرد نتواند شنید

ذرهٔ این درد اگر برخیزدت
دل بصد درد دگر برخیزدت

گر شود این درد دامنگیر تو
بس بود این درد دایم پیر تو

ور نگیرد دامنت این درد زود
گفت و گوی این ندارد هیچ سود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.