هوش مصنوعی: مالک دینار شب‌ها بیدار و روزها در حال کار بود و از فرط غم و ناراحتی آرامش نداشت. دخترش از او پرسید که چرا نمی‌خوابد و او پاسخ داد که خوابیدن درمان درد او نیست و از شب‌های طولانی می‌ترسد. او اشاره می‌کند که مردان واقعی هرگز از عمل باز نمی‌ایستند و درد آنها ناشی از مال و ثروت نیست، بلکه درد عمیق‌تری است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

الحكایة و التمثیل

مالک دینار شب بیدار بود
روز نیز از سوز دل در کار بود

چون بروز آورد شبهای دراز
همچو شبها در گرفت از روز باز

روز و شب صبر وقرارش رفته بود
این چنین کس چون تواند خفته بود

دختری بودش جگر سوز از پدر
گفت آخر شب بخفت و غم مخور

خلق خفته جمله تو چون کوکبی
از چه معنی مینخفتی یک شبی

گفت خفتن نیست درمان پدر
کز شبیخون ترسم ای جان پدر

خواب اگر در شارع سیلی بود
چون شوی بیدار واویلی بود

می ندانم کاین چه مردان بودهاند
کز عمل یک دم نمیآسودهاند

گر ترا یک دم غم ایشانستی
تا ابد درد تو بیدرمانستی

درد ایشان نیست از کسب و عطاست
کی چنان دردی شود از کسب راست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.