هوش مصنوعی: این متن عرفانی به ستایش خداوند و بیان یگانگی و بی‌همتایی او می‌پردازد. شاعر با تأکید بر اینکه خداوند نه جسم است و نه جان، او را به عنوان وجودی مطلق و بی‌نظیر توصیف می‌کند که همه چیز از اوست و به او بازمی‌گردد. همچنین، متن به مفاهیمی مانند رسالت، لطف و قهر الهی، و وحدت وجود اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶

ترا سزاست خدائی نه جسم را و نه جانرا
تو را سزد که خودآئی نه جسم را و نه جانرا

توئی توئی که توئی و منی و مائی و اوئی
منی نشاید و مائی نه جسم را و نه جانرا

توئی که تای ندارد وحید و فردی و یکتا
نبود غیردوتائی نه جسم را و نه جانرا

تو را رسد که در آئینهٔ رسالت احمد
جمال خویش نمائی نه جسم را و نه جانرا

تو را رسد بنسیم کلام آل محمد ص
زر از چهره گشائی نه جسم را و نه جانرا

تو را رسد که هزاران هزار نقش بدایع
زکلک صنع نمائی نه جسم را و نه جانرا

ترارسد که دو صدساله زنک کفر و گنه را
زلوح دل بزدائی نه جسم را و نه جانرا

ترا رسد که چو جا نشد زجسم جسم زهم ریخت
دگر اعاده نمائی نه جسم را و نه جانرا

ترا رسد که در آئینهٔ نعیم و عقوبت
بلطف و قهر در آئی نه جسم را و نه جانرا

بلطف خویش ببخشا اسیر قهر خودت را
چو نیست از تو رهائی نه جسم را و نه جانرا

نه ایم از تو جدا موجهای بحر وجودیم
نباشد از تو جدائی نه جسم را و نه جانرا

زما و من چون بپرداخت فیض خانهٔ دل را
تو را رسد که در آئی نه جسم را و نه جانرا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.