هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از تأثیرات عمیق عشق و جدایی سخن میگوید. شاعر بیان میکند که چگونه عشق، عقل را به دیوانگی تبدیل کرده، او را از خود بیگانه ساخته و دلش را ویرانه کرده است. همچنین اشاره میکند که عشق، اشکهایش را پذیرفته و جانش را خانهای برای خود ساخته، اما در نهایت، همه چیز را به ویرانی کشانده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، مفاهیمی مانند دیوانگی، بیگانگی از خود و ویرانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۷۳
یک نظر مستانه کردی عاقبت
عقل را دیوانه کردی عاقبت
با غم خود آشنای کردی مرا
از خودم بیگانه کردی عاقبت
در دل من گنج خود کردی نهان
جای در ویرانه کردی عاقبت
سوختی در شمع رویت جان من
چارهٔ پروانه کردی عاقبت
قطرهٔ اشک مرا کردی قبول
قطره را در دانه کردی عاقبت
کردی اندر کلّ موجودات سیر
جان من کاشانه کردی عاقبت
زلف را کردی پریشان خلق را
خان و مان ویرانه کردی عاقبت
مو بمو را جای دلها ساختی
مو بدلها شانه کردی عاقبت
در دهان خلق افکندی مرا
فیض را افسانه کردی عاقبت
عقل را دیوانه کردی عاقبت
با غم خود آشنای کردی مرا
از خودم بیگانه کردی عاقبت
در دل من گنج خود کردی نهان
جای در ویرانه کردی عاقبت
سوختی در شمع رویت جان من
چارهٔ پروانه کردی عاقبت
قطرهٔ اشک مرا کردی قبول
قطره را در دانه کردی عاقبت
کردی اندر کلّ موجودات سیر
جان من کاشانه کردی عاقبت
زلف را کردی پریشان خلق را
خان و مان ویرانه کردی عاقبت
مو بمو را جای دلها ساختی
مو بدلها شانه کردی عاقبت
در دهان خلق افکندی مرا
فیض را افسانه کردی عاقبت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.