هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر غم و اندوه شاعر از عشق نافرجام و جفای معشوق است. شاعر از رنج هجران، ناامیدی و تأثیر عمیق عشق بر دلش سخن میگوید و از تشبیههای زیبایی مانند «تیشه شدن غم» و «شیشه شدن دل» استفاده میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی مانند عشق نافرجام، اندوه و جفاست که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا، مناسب سنین بالاتر است.
غزل شمارهٔ ۱۳۵
پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست
زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست
نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست
هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت
ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست
دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم
از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست
بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا
بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست
متصل میکندش تا که در آرد از پای
غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست
ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر
یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست
گل سرخست رخت یاشده از می گلگون
زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست
بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود
پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
فیض هر روز بنظم غزلی پردازد
سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست
زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست
نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست
هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت
ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست
دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم
از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست
بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا
بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست
متصل میکندش تا که در آرد از پای
غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست
ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر
یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست
گل سرخست رخت یاشده از می گلگون
زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست
بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود
پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
فیض هر روز بنظم غزلی پردازد
سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.