هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات شاعرانهای است که بر پایهی عشق و مستی معنوی، دوری از ریا و پارسایی ظاهری، و نزدیکی به حقیقت و دوست (معشوق یا خدا) استوار است. شاعر از نوای بینوایی و مستی شراب کبریایی سخن میگوید و ترجیح میدهد به جای عبادت ریایی، در خرابات (نماد دنیای بیریایی) معتکف باشد. او زاهد را از خود دور میداند و تأکید میکند که با دوست آشنایی دارد و هیچ جدایی از او وجود ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'مستی' و 'شراب' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۴
ما را که نوای بی نوائیست
مستی ز شراب کبریائیست
تا حشر بخویشتن نیائیم
هشیار و یا زحق جدائیست
ساقی قدحی بده که مستی
بهتر زعبادت ریائیست
ما معتکفیم در خرابات
ما را چه مجال پارسائیست
از ما طمع صالح خامیست
مستیست چه جای خودنمائیست
بیگانه مباش زاهد از ما
ما را با دوست آشنائیست
ای فیض ازین صریح تر گوی
ما را از دوست کی جدائیست
مستی ز شراب کبریائیست
تا حشر بخویشتن نیائیم
هشیار و یا زحق جدائیست
ساقی قدحی بده که مستی
بهتر زعبادت ریائیست
ما معتکفیم در خرابات
ما را چه مجال پارسائیست
از ما طمع صالح خامیست
مستیست چه جای خودنمائیست
بیگانه مباش زاهد از ما
ما را با دوست آشنائیست
ای فیض ازین صریح تر گوی
ما را از دوست کی جدائیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.