هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و اندوه ناشی از فراق و بی‌وفایی معشوق سخن می‌گوید. شاعر از گذشت روزهای خوش و باقی ماندن حسرت، دوری معشوق و رها شدن در رنج و اندوه می‌نالد. او زیبایی معشوق را مانند زینت دنیا می‌داند که گذراست و وفا نمی‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و حسرت‌آلود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند بی‌وفایی و رنج عاطفی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۶

گذشت آن گل و حسرت بیادگار گذاشت
برفت از نظر عندلیب و خار گذاشت

چو آسمان بسرم سایه فکند از لطف
بعزتم ززمین بر گرفت و خوار گذاشت

چشید ذوق وصالش چو دل نهان گردید
ببرد لذت مستی ز سرخمار گذاشت

ربود چون زمیان دل کناره کرد از من
وفا و مهر بیکباره بر کنار گذاشت

شکفت غنچه دل از گشاد چهره او
ولی برشته جان عقده بی شمار گذاشت

مثال زینت دنیاست حسن مهرویان
خوش آنکه زین دو گذشت و باختیار گذاشت

بفیض گفتم خوبان وفا نمیدارند
ببین چگونه ترا زارو دلفکار گذاشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.