هوش مصنوعی: این متن یک شعر عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و تنها پناهگاه خود را معشوق (خدا یا معشوق زمینی) می‌داند. او از خستگی، غم و ناامیدی سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند و او را نجات دهد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده در شعر، درک آن را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۱۹۴

جان ندارد جز تو کس یا مستغاث
خسته را فریاد رس یا مستغاث

خسته دل در غم تو بستهٔ
چند ناله چون جرس یا مستغاث

هر دمم خاری زند در دل خسی
بکسلم زین خار و خس یا مستغاث

مرغ جان را بال همت برگشای
تا بپرد زین قفس یا مستغاث

میرباید دل زمن هر دم بتی
هم تو گیرش باز پس یا مستغاث

محو خود کن فیض را تابی رخت
بر نیارد یکنفس یا مستغاث

رحم کن بر بی دل بیچاره
کو ندارد جزتو کس یامستغاث
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.