هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن تقابل بین عشق و عقل و تأثیرات عمیق عشق بر فرد توصیف شده است. شاعر بیان می‌کند که عشق با ورود خود، عقل را کنار می‌زند و نقاط ضعف عقل را به هنر تبدیل می‌کند. همچنین، غم و درد ناشی از عشق و بی‌قراری عاشق را شرح می‌دهد و اشاره می‌کند که تنها راه نجات، کنار گذاشتن غم از دل و متوسل شدن به تصویر معشوق است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی موجود در متن برای درک و تجربه‌ی مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی عشق و عقل ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۵

عشق آمد و عقل را بدر کرد
فرزند نگر چه با پدر کرد

بس عیب نهفته بود در عقل
عشق آمد و جمله را هنر کرد

آنها که غم تو کرد با من
کس را نتوان از آن خبر کرد

گفتم که کنم بصبر چاره
کارم را چاره خود بتر کرد

کی صبر کند علاج عاشق
باید سد و چارهٔ دگر کرد

هر کو بغم تو شد گرفتار
از کشور عافیت سفر کرد

جز نقش خیال تو نگنجد
غم را باید ز دل بدر کرد

پشت فلک از غم تو خم شد
یا ناله من در او اثر کرد

شرح غم عشق فیض میگفت
یاری چو نیافت مختصر کرد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.