۳۶۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۴

هر آنکسکه خود را پسندیده باشد
بهر مویش ابلیس خندیده باشد

نباشد پسندیده جز آنکه حقش
در آیات قرآن پسندیده باشد

ز انوار ایمان و اسرار عرفان
فروغی بسیماش تابیده باشد

ز دیدار او حق به دیدار آید
که نور خدا زو تراویده باشد

در آئینه روی آن صاحب دل
خدای جهان را عیان دیده باشد

بحق بسته باشد دل غیب بین را
ز بیگانه و خویش ببریده باشد

بود بهر حق جنبش آن زنده دل را
نفرموده باشد نجنبیده باشد

خلایق ز حق سوی باطل گرایند
ز حق سوی حق او گرائیده باشد

بود مردمان را همه ترس از هم
خدا بین ز جز خود نترسیده باشد

بخسبد دو چشم دوبینان همه شب
یکی بین دو چشمش نخسبیده باشد

پسندیدهٔ دشمنان نیز باشد
ز بس دوست او را پسندیده باشد

خنک آنکه چون فیض گلهای قدسی
ز گلزار لاهوت می‌چیده باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.