هوش مصنوعی:
این متن به توصیف عشق و مستی معنوی میپردازد و بیان میکند که کسی که از عشق حقیقی بهرهمند شود، از همه تعلقات دنیوی بیخبر میماند. همچنین، تأکید دارد که عشق، فرد را از خود بیخود کرده و به وجد میآورد. در نهایت، اشاره میکند که دل پختهتر از آتش سودای عشق است و نباید اجازه داد این آتش دوباره شعلهور شود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مضامین مانند 'مستی' و 'بیخودی' نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
غزل شمارهٔ ۳۴۶
هر که حرفی ز کتاب دل ما گوش کند
هر چه از هر که شنیده است فراموش کند
تا ابد از دو جهان بیخبر افتد مدهوش
هر که یک جرعه می از ساغر ما نوش کند
لذت مستی بیباده ما هر که چشید
کی دگر یاد شراب و هوس هوش کند
هر که دید است رخ او ندهد گوش به پند
چشم خود وقف بر آن زلف و بناگوش کند
افسدوهاست شه عشق که در قریهٔ دل
هرچه یابد همه را بیخود و مدهوش کند
ز آسمان بهر نثارش طبق نور آید
سینهٔ خویش بر اسرار چو سرپوش کند
پخت دل ز آتش سودای غم بیهوده
فیض مگذار که این دیک دگر جوش کند
هر چه از هر که شنیده است فراموش کند
تا ابد از دو جهان بیخبر افتد مدهوش
هر که یک جرعه می از ساغر ما نوش کند
لذت مستی بیباده ما هر که چشید
کی دگر یاد شراب و هوس هوش کند
هر که دید است رخ او ندهد گوش به پند
چشم خود وقف بر آن زلف و بناگوش کند
افسدوهاست شه عشق که در قریهٔ دل
هرچه یابد همه را بیخود و مدهوش کند
ز آسمان بهر نثارش طبق نور آید
سینهٔ خویش بر اسرار چو سرپوش کند
پخت دل ز آتش سودای غم بیهوده
فیض مگذار که این دیک دگر جوش کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.