۵۷۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۶۴

خوش آنکه کشتگان غمش را ندا کنند
تا وعده‌های وفا را وفا کنند

آندم که دوست گوید ای کشتگان من
از لذت خطاب ندانم چها کنند

در شور و وجد و رقص درآیند عاشقان
از شوق دوست جامه جان را قبا کنند

آندم که دوست پرسش بیمار خود کند
دردش یکان یکان همه کار دوا کنند

سر گر بپای دوست فشانند عاشقان
هر دم برای دادن جان جان فدا کنند

عشاق اگر الست دگر بشنوند ازو
بیخود شوند و تا بقیامت بلی کنند

گر فیض محو دوست شود حالت نماز
کروبیان قدس باو اقتدا کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.