۳۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۹۳

رو بحق آوری ای جان چه شود
نروی همره شیطان چه شود

راه بیراه هوا چند روی
روی اندر ره ایمان چه شود

راه تقوی و ورع گر سپری
پند گیری تو ز قرآن چه شود

از هوس سر بهوا تا کی و چند
گر کنی کار بفرمان چه شود

خویش را گر تو بطاعت بندی
بگسلی رشته عصیان چه شود

توبه‌ها چند کنی و شکنی
نکنی گر تو گناهان چه شود

اول اندیشه کنی تا آخر
نشوی زار و پشیمان چه شود

از دل ار خار هوس دور کنی
تا بروید گل و ریحان چه شود

گر بخلقانی و قرصی سازی
ندهی زحمت خلقان چه شود

گر گذاری بریاضت تن را
کم کنی طعمه کرمان چه شود

جان و دل چند دهی درد خری
گر گرائی سوی درمان چه شود

فیض بیهوده کنی جان تا کی
جان دهی در ره جانان چه شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.