هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از هاتف غیب سخن میگوید که غم عشق را کلید قفل جهان میداند. عشق حقیقی تنها برای کسانی قابل درک است که از خودگذشتگی کنند و به هستی مادی پشت کنند. عاشق واقعی با نوشیدن باده عشق به جایی میرسد که حد و مرزی برای عشق نمیشناسد و همواره در جستجوی بیشتر است. متن بر اهمیت رسیدن به معنی حقیقی و درک عشق الهی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند «باده عشق» ممکن است برای سنین پایینتر گمراهکننده باشد.
غزل شمارهٔ ۴۰۸
مژدهٔ از هاتف غیبم رسید
قفل جهانرا غم ما شد کلید
گوی ز میدان سعادت ربود
هر که غم ما بدل و جان خرید
صاف می عشق ننوشد مگر
آنکه ز هستیش تواند برید
آنکه ازین باده بنوشد زند
تا با بد نعرهٔ هل من مزید
سیر نگردد بسبو یا بخم
کار وی از جام بدریا کشید
تا چه کند در دل و در جان مرد
نشاه این باده چو در سر دوید
ساقی از آن نشاه تجلی کند
عاشق بیچاره شود نابدید
حد و نهایت نبود عشق را
کی برسد وصف شه بینذید
کوش که تا صاحب معنی شوی
فیض نسازد بتو گفت و شنید
قفل جهانرا غم ما شد کلید
گوی ز میدان سعادت ربود
هر که غم ما بدل و جان خرید
صاف می عشق ننوشد مگر
آنکه ز هستیش تواند برید
آنکه ازین باده بنوشد زند
تا با بد نعرهٔ هل من مزید
سیر نگردد بسبو یا بخم
کار وی از جام بدریا کشید
تا چه کند در دل و در جان مرد
نشاه این باده چو در سر دوید
ساقی از آن نشاه تجلی کند
عاشق بیچاره شود نابدید
حد و نهایت نبود عشق را
کی برسد وصف شه بینذید
کوش که تا صاحب معنی شوی
فیض نسازد بتو گفت و شنید
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.