هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه به بیان تجربه‌های روحانی و عشق الهی می‌پردازد. شاعر از تجلی نور الهی، عشق شدید، و حالات روحانی خود سخن می‌گوید و از تأثیرات این عشق بر جسم و روح خود یاد می‌کند. همچنین، به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات آن اشاره دارد و در نهایت، از رنج هجران و غرق شدن در دریای عشق می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۷

تجلی حسنه من معدن النور
فدّک القلب منی دکه الطور

حرزت صاعقا ثم استفقت
رأیت الموت و الاحیا بلاصور

تخرب فی هواه دار جسمی
و لکن بیت قلبی فیه معمور

و من ینظر الی آیات وجهه
یجده مصحفّافی الحسن مسطور

حوالی خده شعرات خضر
کان المسک ممزوج بکافور

و ما الخضراء شعرا حول فیه
فراهم آمدهٔ گرد شکر مور

نهنگ عشق دل را لقمهٔ کرد
چو افتادم در این در یاری پر شور

دموعی بحر و الهجران نیران
من بیچاره غرق بحر مسجور

ازینسان شعرها میگوئی ای فیض
نویسد تا ملک بر رق منشور
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.