هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و آرزو دارد در آخرین لحظات زندگی (دم نزع) در حضور معشوق باشد و جان خود را فدای او کند. او از زندگی دوباره و خدمت به معشوق می‌گوید و ذکر دوست را تا آخرین نفس توصیه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مرگ و لحظات پایانی زندگی نیاز به درک و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱۳

بر سر خسته‌ات بیا دم نزع
تا ترا سر نهم بپا دم نزع

تا که جانرا بپایت افشانم
قدمی رنجه کن بیا دم نزع

زندگی را ز سر دگر گیرم
پرسشی گر کنی مرا دم نزع

آرزوی دل آن بود ای جان
که به بینم رخ ترا دم نزع

نفس باز پس به پیشت اگر
بسپارم خوشا خوشا دم نزع

پیشتر آئی ار دمی خوشتر
که ندارد اثر دوا دم نزع

تا نفس هست ذکر دوست کنم
فیض در خدمتست تا دم نزع
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.