هوش مصنوعی: شاعر در این متن به شدت از تهمت‌های دروغین درباره عشقش به دیگری شکایت می‌کند و تمامی این اتهامات را رد می‌کند. او تأکید می‌کند که دل و جانش تنها به معشوق اصلی تعلق دارد و هرچه درباره ارتباطش با دیگران گفته شده، دروغ است. شاعر از مخاطب می‌خواهد که تنها سخنان راست را بشنود و باور کند و به دروغ‌ها توجهی نکند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۱۸

ز عشق تو نرهیدم که گفت رست دروغ
چرا کنند چنین تهمتی بدست دروغ

که گفت دل بسر زلف دیگری بستم
خداش در نگشاید چنانکه بست دروغ

که گفت با دیگری بود مست و می در دست
کجا و کی؟ دیگری که؟ چه می؟ چه مست؟ دروغ

دروغ کس مشنو با تو من بگویم راست
نه راستست که بر عاشق تو بست دروغ

بمهر غیر نیالوده‌ام دل و جان را
هر آنچه در حق من گفته‌اند هست دروغ

ز فیض پرس اگر حرف راست می‌پرسی
که هرگزش بزبان در نبوده است دروغ

ز راستان سخن راست پرس و راست شنو
مگو و مشنو و باور مکن بد است دروغ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.