هوش مصنوعی: شاعر در این متن از شکستن وعده‌ها و پیمان‌های معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که وعده‌های او دروغ و لاف‌هایش گزاف است. او از غم و اندوهی که معشوق بر دلش می‌نهد می‌نالد و از او می‌خواهد که به جای غم، شادی و شادمانی برایش به ارمغان آورد. در پایان، شاعر هشدار می‌دهد که غم معشوق جانش را خواهد گرفت و با او به صراحت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۲۴

ای که با ما وعدها کردی خلاف
از وفا و عهد و پیمانت ملاف

وعدهای تو دروغ اندر دروغ
لافهای تو گزاف اندر اندر گزاف

چند غم را سر بجان من دهی
در دل من بهر غم سازی مصاف

چند غم در دور من گرد آوری
تا بگردم روز و شب آرد طواف

چند بافی بهر من از غم پلاس
چند سازی بهر من از غم لحاف

گاهم از شادی لباسی هم بدوز
بستری از شادمانی هم بباف

جان نخواهی برد از دست غمش
فیض گفتم با تو حرف پاک و صاف
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.