هوش مصنوعی:
این متن یک نیایش عرفانی است که در آن شاعر از خداوند طلب رحمت، بخشش و لطف میکند. او به ضعف و ناتوانی انسان در برابر قهر الهی اشاره کرده و از خدا میخواهد که با وجود گناهکاریشان، آنها را از خود دور نکند. شاعر تأکید میکند که همه چیز فانی است و تنها خداوند باقی است. او از خدا میخواهد که گناهانش را ببخشد و با لطف خود به آنها نظر کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۲۹
ای تو در لطف و نکوئی طاق
رحم کن بر اسیر قهر فراق
بتو دادیم امیدها هر چند
در بدی کردهایم استغراق
هم تو ما را نگاه دار از خود
ما لنا منک ربنا من واق
کاری از دست ما نمیآید
هم تو کن کار ما توئی خلاق
ما همه فانئیم و تو باقی
ما لنا ینفد و مالک باق
طاعت ما پذیر از در لطف
جرم بخشای از ره اشفاق
بر تو بخشایش گنه آسان
صبر بر جان ما بغایت شاق
جگر ما گزید مار هوا
قدر سمعنا و عندک الرتاق
نظری کن ز روی لطف و کرم
فیض را بالعشّی و الاشراق
رحم کن بر اسیر قهر فراق
بتو دادیم امیدها هر چند
در بدی کردهایم استغراق
هم تو ما را نگاه دار از خود
ما لنا منک ربنا من واق
کاری از دست ما نمیآید
هم تو کن کار ما توئی خلاق
ما همه فانئیم و تو باقی
ما لنا ینفد و مالک باق
طاعت ما پذیر از در لطف
جرم بخشای از ره اشفاق
بر تو بخشایش گنه آسان
صبر بر جان ما بغایت شاق
جگر ما گزید مار هوا
قدر سمعنا و عندک الرتاق
نظری کن ز روی لطف و کرم
فیض را بالعشّی و الاشراق
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.