هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به قدرت و نفوذ عشق در دل و جان انسان می‌پردازد. عشق به عنوان پادشاهی جدید توصیف می‌شود که عقل و منطق را کنار می‌زند و تحولی جدید در وجود فرد ایجاد می‌کند. شاعر از تغییرات عمیق درونی و بیرونی سخن می‌گوید که با ورود عشق به وجود می‌آید، از جمله تجدید حیات معنوی و دگرگونی در باورها و اعمال.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.

غزل شمارهٔ ۸۱۶

عشق رسید و دل بزد نوبت پادشاه نو
عقل و سپاه عقل را کرد برون سپاه نو

لشکر عشق خیمه زد در بر و بوم ملک دل
غلغله در بدن فکند مقدم پادشاه نو

عشق بدل مقیم شد دولت دل عظیم شد
یافت ز یمن طلعتش شوکت تازه جاه نو

قاضی شرع تاج یافت مذهب حق رواج یافت
در صف صوفیان چو زد نوبت لا اله نو

رسم و رهی که عقل داشت کرد از آن کناره دل
عشق چو در میان نهاد رسم نوی و راه نو

سوخته بود راه من دلق من و کلاه من
دوختم از لباس عشق دلق نو و کلاه نو

زاهد رو بکعبه را قبله صد و مرا یکیست
گرچه بهر دمی کنم روی بقبله گاه نو

رو بنما که بر سپهر کهنه شدند ماه و مهر
ای رخت آفتاب نو هر طرفیش ماه نو

فیض بسینه تا بکی آه قدیم میکنی
هر نفس از درون بر آر نالهٔ تازه آه نو
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.