هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، شکستن عهد و پیمان، و تأثیرات عمیق عشق بر روح و جان خود سخن می‌گوید. او از تأثیر عشق بر تقوا، توبه، عقل و ایمان خود می‌نالد و به دنبال پاسخ برای این پرسش‌هاست که چرا چنین اتفاقاتی افتاده است. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند طوفان اشک، آتش درون، و مقایسه‌هایی با داستان‌های مذهبی مانند نوح و مالک اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی اشارات مذهبی و فلسفی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۸۸۴

در سینه‌ای عشق پنهان چه کردی
با دل چه کردی با جان چه کردی

آنرا شکستی این را بخستی
با این چه کردی با آن چه کردی

با ظاهر من با باطن من
پیدا چه کردی پنهان چه کردی

تقوا و توبه بر باد دادی
با عقل و دین و ایمان چه کردی

من بسته بودم با توبه عهدی
آن عهد من کو پیمان چه کردی

سامان و سر را در هم شکستی
بگداختی تن با جان چه کردی

در هستی من آتش فکندی
در نه کجا شد هان هان چه کردی

گر نوح دیدی دریای اشگم
از بهر قومش طوفان چه کردی

گر ذرهٔ از سوز درونم
مالک بدیدی نیران چه کردی

سر دادمی گر در محشر آئی
سوزیدی اعمال میزان چه کردی

درمان طلبرا دردی نباشد
گر درد بودی درمان چه کردی

از دوست زاهد گر بوی بردی
حوران چه کردی غلمان چه کردی

با آتش عشق در جنت فیض
گر راه دادی رضوان چه کردی
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.