هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد هجران و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از عشق عمیق خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به وعده‌های خود وفا کند. او از شب‌های طولانی دوری شکایت دارد و خواهان بازگشت روزهای وصل است. شاعر تأکید می‌کند که در خدمت معشوق صبر و تحمل ندارد و قلبش از عشق شعله‌ور است. در پایان، او عشق را راهی به سوی بهشت جاودان می‌داند و بر وفاداری به عهدهای عشق تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و اشتیاق نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

غزل شمارهٔ ۸۸۶

حبیبی انت ذو من وجودی
فلا تبخل علینا بالرفودی

؟؟ ما را وعدهای وصل دادی
فئی یا مونسی تلک الوعودی

شب یلدای هجران کشت ما را
الا ایام وصل الحب عودی

نه صبر از خدمت تو میتوان کرد
و لا فی الخدمهٔ امکان الورودی

و فی قلبی جوی من حب حب
کنار اضرمت ذات الوقودی

گر آبی میزنی بر آتش ما
تلطف لا الی حد الحمودی

بهشت عدن خواهی عاشقی کن
فان العشق جنات الخلودی

عهود عشق را مگذار ای فیض
نه حق فرمود اوفوا بالعقودی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.