هوش مصنوعی: این متن یک نیایش عرفانی است که در آن شاعر از خداوند به عنوان تنها یاور و غمخوار خود یاد می‌کند و از او طلب رحمت و بخشش می‌نماید. شاعر با بیان احساسات عمیق خود، به درگاه خداوند زاری کرده و از او می‌خواهد که او را از محرومیت و خواری نجات دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و اصطلاحات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۸۹۶

ای معدن دلداری جز تو که کند یاری
ای مشتری زاری جز تو که کند یاری

در راه تو میپویم یاری ز تو میجویم
خالق توئی و باری جز تو که کند یاری

افغان کنم و زاری شاید که تو رحم آری
بر رحم نمی‌یاری جز تو که کند یاری

جانرا بغمت بستم جان را بتو پیوستم
ای منبع غمخواری جز تو که کند یاری

بر خاک درت گریم افزون ز سحاب و یم
گر تو نخری زاری جز تو که کند یاری

از در گهت ای دلدار محروم مرانم زار
گر تو کنیم خواری جز تو که کند یاری

فیض آمده با عصیان دارد طمع غفران
ستاری و غفاری جز تو که کند یاری
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.