هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق، عقل، زهد و بندگی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عاشقان از شور و مستی بهره می‌برند، در حالی که عقل‌مندان از ترک دنیا سود می‌جویند. همچنین، به تأثیر عشق و بندگی در زندگی و تفاوت بین زهد واقعی و زهد ظاهری اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و زهد ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۹۱۸

عاشقانرا شور مستی سود دارد خیلکی
عقلانرا ترک هستی سود دارد خیلکی

میشوم خاک رهش بر من چه می‌آرد گذر
پیش اهل ناز پستی سود دارد خیلکی

عشق خوبان چوب تعلیمست بهر بندگی
عابدان را زهد و هستی سود دارد خیلکی

بادهٔ مرد افکن از چشم خوش ساقی بکش
عقل را زین باده مستی سود دارد خیلکی

گر کنم قصد گناهی یاد قهرش میکنم
پاچه لغزد چوب دست سود دارد خیلکی

زهد خشک او غرور و نخوت و کبر و منی
زاهدان را می‌پرستی سود دارد خیلکی

فیض اگر گردن کشد از طاعت گردنکشان
بر تطاول عرض هستی سود دارد خیلکی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.