هوش مصنوعی: این متن به توصیف یک حقیقت متعالی و روحانی می‌پردازد که فراتر از درک حسی و عقلانی است. شاعر از وجودی سخن می‌گوید که نه در دیده می‌گنجد و نه در ذهن، بلکه فراتر از زمان و مکان است. این وجود، هم در جهان حاضر است و هم از آن برتر است. شاعر تأکید می‌کند که برای درک این حقیقت، باید از حواس ظاهری گذر کرد و به چشم دل نگریست. در نهایت، او از بی‌زبانی و ناتوانی در توصیف این حقیقت متعالی سخن می‌گوید و به سکوت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۹۱۹

در دیده‌ام چه نور روانست آن یکی
این طرفه تر ز دیده نهان است آن یکی

ارباب حسن اگر چه بدل جای کرده‌اند
لیکن تن‌اند جمله و جانست آن یکی

گاهی باین و گاه بآن میرود گمان
هم این و آن نه این و نه آنست آن یکی

هم او جهان و هم ز جهان برتر است او
چون با تو جان که جان جهانست آن یکی

در دائره زمان و مکان زو نشان مجو
بالاتر از زمان و مکانست آن یکی

تا چند گوش بر خبر و چشم بر دلیل
بگشای چشم دل که عیانست آن یکی

تاکی از ین و آن طلبی آنکه با تو هست
بگذر ز این و آن که همانست آن یکی

در شأن آن یکی ببیان گفتگو مکن
برتر ز گفتگو و بیانست آن یکی

خاموش باش فیض که از وصف برتر است
دیگر مگو چنین و چنانست آن یکی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.