هوش مصنوعی: این متن یک غزل عاشقانه است که در آن شاعر از معشوق خود می‌خواهد تا به او توجه کند، حتی اگر این توجه به اندازه‌ی نگاهی کوچک یا گذری کوتاه باشد. شاعر بیان می‌کند که نه تشنه‌ی شراب معشوق است و نه خسته‌ی خرابی‌های او، بلکه تنها خواهان توجه و محبت اوست. او از معشوق می‌خواهد که همان‌گونه که با دیگران مهربان است، با او نیز چنین باشد. شاعر همچنین از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و دردهایش را تسکین دهد. در پایان، شاعر آرزو می‌کند که معشوق به او وصل شود و از جمال او بهره‌مند گردد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'شراب جفا' و 'کباب دل' ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲۸

بخرامشی چه شود اگر سوی عاشقان گذری کنی
بنوازشی چه زیان دهد بمنتظران نظری کنی

نه که تشنهٔ شراب توئیم نه که خستهٔ خراب توئیم
چه شود بما نظری کنی سوی خاک ما گذری کنی

ز برای هر که مینگرم همه مهری و وفا و کرم
چه شود اگر تو با من زار کنی آنچه با دگری کنی

توبمن‌بگو‌که‌چه‌رای‌تست‌بکنم‌من‌آنچه‌رضای تست
چه شود دل حزین مرا رذل خودت خبر کنی

من خسته را طبیب قضا نبود به جز شراب جفا
چه شود بگو بکار ما زره وفا قدری کنی

چه بود بسازی اگر بشراب اشگ و کباب دل
نه غم شراب دگر خوری و نه ذکر ما حضری کنی

سعادتی بود آنزمان که روان شوی سوی لامکان
فکنی ز خود غم بار خود سوی یار خود سفری کنی

بدهی مرا بوصل او نه صبوری ز جمال او
تو درین معامله‌ای دعا چه شود اگر اثری کنی

غزلی بخوان ز شعر ترم بود آنکه در سخنان فیض
ز دهان خود نمکی زنی ز لباس خود شکری کنی
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.