هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان عشق و اشتیاق خود به معشوق می‌پردازد. او از نوشیدن باده، بوسه‌زدن و در آغوش کشیدن معشوق سخن می‌گوید و از فراق و بیماری ناشی از عشق شکوه می‌کند. در نهایت، اعلام می‌کند که تنها آرزویش فدا شدن برای معشوق است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، اشاره‌هایی به نوشیدن شراب وجود دارد که نیاز به درک و بلوغ کافی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۴۲

باده خواهم که کشم ز آن لب و غبغب هله هی
بوسه خواهم که زنم مست بر آن لب هله هی

بادهٔ لعل از آن دست بلورین دو سه جام
پرپر خواهم و سرشار و لبالب هله هی

تنگ خواهم که در آغوش کشم آن بر دوش
چه شود در بزم آئی تو یک امشب هله هی

داردم چشم تو در آرزوی بیماری
نظری کن که بتاب آیم و در تب هله هی

سوخت جانم ز فراقت صنما رحمی کن
تا بکی در دل شب یارب و یارب هله هی

مطلبم نیست به جز آنکه فدای تو شوم
چه شود گر برسم از تو بمطلب هله هی

جان خدا دوست بود فیض ندارد سر تن
برهانم ز صنم خانه قالب هله هی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.