هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، دوری از تعلقات دنیوی، و وفاداری میپردازد. شاعر از دردهای روحی خود سخن میگوید و تنها درمان را در نزد خدا میداند. همچنین، به بیوفایی دنیا و خوبان اشاره کرده و توصیه میکند که انسان باید از تعلقات مادی گذر کند و به سوی حق حرکت نماید.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۹۵۱
بیا بیمار خود را ده شفائی
که جز تو نیست دردم را دوائی
بیا تا جان برافشانم ز شادی
که جان دادن بغم باشد بلائی
نگیرد بر تو کس زیرا که نبود
جنایتهای خوبان را جزائی
مبند ای دل طمع در ماهرویان
که خوبانرا نمیباشد وفائی
بود این عاشقیهای مجازی
مرید راه حق را رهنمائی
چو ره را یافتی بگذر از ایشان
زدور اینقوم را میکن دعائی
بر افشان دست از ایشان فیض یکسر
بزن بر ما سوی الله پشت پائی
که جز تو نیست دردم را دوائی
بیا تا جان برافشانم ز شادی
که جان دادن بغم باشد بلائی
نگیرد بر تو کس زیرا که نبود
جنایتهای خوبان را جزائی
مبند ای دل طمع در ماهرویان
که خوبانرا نمیباشد وفائی
بود این عاشقیهای مجازی
مرید راه حق را رهنمائی
چو ره را یافتی بگذر از ایشان
زدور اینقوم را میکن دعائی
بر افشان دست از ایشان فیض یکسر
بزن بر ما سوی الله پشت پائی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.