هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به ستایش عشق الهی و ارتباط با معشوق ازلی می‌پردازد. شاعر از مرغ سحرخوان و مستی عارفانه سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها محرمین این عشق بیدار می‌مانند و دیگران در خواب غفلت خواهند ماند. همچنین، به قدرت عشق شهودی و تأثیر آن بر جهان و انسان اشاره می‌شود. در پایان، شاعر از شمس تبریزی به عنوان هدایت‌گر دل‌های بی‌دل به سوی حضرت سلطان (خدا) یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۳۲

هنگامِ صَبوح آمد ای مُرغِ سَحَرخوانش
با زُهره دَرآ گویان در حَلقهٔ مَستانش

هر جان که بُوَد مَحْرَم بیدار کُنَش آن دَم
وان کو نَبُوَد مَحْرَم تا حَشْر بِخُسبانش

می‌گو سُخَنَش بسته در گوشِ دلْ آهسته
تا کُفر به پیش آرَد صد گوهرِ ایمانش

یک بَرق زِ عشقِ شَهْ بر چَرخ زَنَد ناگَهْ
آتش فُتَد اَنْدَر مَهْ بَرهَم زَنَد اَرْکانَش

آن جا که عِنایَت‌ها بَخشیدْ وَلایَت‌ها
آن جا چه زَنَد کوشش آن جا چه بُوَد دانش؟

آن جا که نَظَر باشد هر کارْ چو زَر باشد
بی دست بَرَد چوگانْ هر گویْ زِ میدانش

شَمسُ الْحَقِ تبریزی کو هر دلِ بی‌دل را
می‌آرَد و می‌آرَد تا حَضرتِ سُلطانش
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.