هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و مستی و حالات روحی خود سخن میگوید. او از معشوق خود تمجید کرده و از حالات روحی و احساسات خود در این رابطه صحبت میکند. شاعر همچنین از مفاهیمی مانند مستی، عشق، و حالات روحی عمیق استفاده میکند تا احساسات خود را بیان کند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۳۱
وَقتَت خوش وَقتَت خوش حَلْوایی و شِکَّرکَش
جمشید تو را چاکر خورشید تو را مَفْرَش
بُخْرام بیا کین دَمْ وَاللّهْ که نمیگُنجَد
نی میوه و نی شیوه نی چَرخ و مَهِ مَهْ وَش
جُز ما و تو و جامی دریا کَفِ خوش نامی
چون دیگ مَجوش از غم چون ریگْ بیا دَرکَش
زان سویْ چو بُگْذشتم شش پنج زَنَش گشتم
یا رَب که چهها دارد زان جانِبِ پنج و شش
ناساخته افتادم در دامِ تو ای خوش دَم
ای باده در باده ای آتشِ در آتش
نی بس کُن و نی بس کُن خود را همه اَخْرَس کُن
کین نیست قَراءاتی کِش فهم کُند اَخْفَش
جمشید تو را چاکر خورشید تو را مَفْرَش
بُخْرام بیا کین دَمْ وَاللّهْ که نمیگُنجَد
نی میوه و نی شیوه نی چَرخ و مَهِ مَهْ وَش
جُز ما و تو و جامی دریا کَفِ خوش نامی
چون دیگ مَجوش از غم چون ریگْ بیا دَرکَش
زان سویْ چو بُگْذشتم شش پنج زَنَش گشتم
یا رَب که چهها دارد زان جانِبِ پنج و شش
ناساخته افتادم در دامِ تو ای خوش دَم
ای باده در باده ای آتشِ در آتش
نی بس کُن و نی بس کُن خود را همه اَخْرَس کُن
کین نیست قَراءاتی کِش فهم کُند اَخْفَش
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.