هوش مصنوعی: شاعر در این متن به ستایش پادشاه می‌پردازد و از دردها و رنج‌های خود سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که به دلیل درد مفاصل و مشکلات دیگر، کمتر توانسته به دربار پادشاه برود. همچنین، از جفای جهان و دردهای روحی و جسمی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و ادبی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و توانایی تحلیل متون شعری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

قطعه شمارهٔ ۲۹

شاها یقین که مدح و ثنای تو برترست
زانها که در سواد دل و دفتر آمده است

شاها بیان حال مفصل نمی‌کنم
درد مفاصل است که گردم برآمدست

از درد جامه‌ای که به زانو همی رسد
زین جامه خانه بهره من چاکر بر آمدست

درد دل و جفای جهانم نبود بس
کم درد پای نیز کنون بر سر آمدست

حالم ز من مپرس که بهر عرض حال
برخاسته است درد و به زانو درآمدست

این بوده است مانع اگر زانکه چند روز
سلمان به آستان شما کمتر آمدست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.