هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و مستی ناشی از نگاه معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق، از جمله چشم‌ها و موهایش، تعریف می‌کند و بیان می‌کند که عشق باعث زنده شدن جهان می‌شود. شاعر همچنین از ترس و نگرانی‌های خود در برابر عشق سخن می‌گوید، اما در نهایت تسلیم عشق می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۶۳

سَرمَست شُد نِگارم بِنْگَر به نَرگِسانَش
مَستانه شُد حَدیثَش پیچیده شُد زَبانَش

گَهْ می‌فُتَد ازین سو گَهْ می‌فُتَد از آن سو
آن کَس که مَست گردد خود این بُوَد نِشانَش

چَشمَش بَلایِ مَستان ما را ازو مَتَرسان
من مَستم و نَتَرسَم از چوبِ شِحْنه گانَش

ای عشق اَللّهْ اَللّهْ سَرمَست شُد شَهَنْشَه
بَرجِه بگیر زُلفَش دَرکَش دَرین میانَش

اندیشه‌یی که آید در دل زِ یار گوید
جانْ بر سَرَش فَشانَم پُر زَر کُنم دَهانَش

آن رویِ گُلْسِتانَش وان بُلبُلِ بَیانَش
وان شیوه‌هاش یا رَب تا با کی است آنَش

این صورتَش بَهانه‌‌ست او نورِ آسْمان است
بُگْذر زِ نَقْش و صورت جانَش خوش است جانَش

دِیْ را بهار بَخشَد شَب را نَهار بَخشَد
پس این جهانِ مُرده زنده‌‌ست ازان جَهانَش
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.