هوش مصنوعی: این متن یک شعر یا نامه‌ای است که در آن نویسنده به ستایش از شخصی به نام "پناه زمره اسلام" می‌پردازد و از تأثیرات مثبت او بر دین، دولت، خرد، و سلامت مردم سخن می‌گوید. همچنین، نویسنده از شرایط سخت آب و هوایی در تبریز و عدم امکان سفر به دلیل سرما و یخ‌بندان شکایت می‌کند و از مخاطب خود درخواست کمک و توجه می‌نماید. در پایان، نویسنده برای مخاطب خود آرزوی موفقیت و بقای مملکت را دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای زبان ادبی و تاریخی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، ممکن است نیاز به توضیح برخی مفاهیم تاریخی و ادبی داشته باشد که برای گروه سنی بالاتر مناسب‌تر است.

قطعه شمارهٔ ۱۱۸

پناه زمره اسلام تاج دولت و دین
زهی خرد ز وجود تو کسب کرده کمال

ز طبیب خلق تو باشد دماغ عقل سلیم
ز حسن رای تو یابد عروس ملک جمال

خدایگانا دانی که بنده سلمان را
جناب توست درین مملکت ماب و مال

سه هفته شد که ز سرما و برف در تبریز
به جز تردد خاطر تردد است محال

هزار بار به عزم درت کمر بستم
ولیکنم یخ و سرما نمی‌دهند مجال

بدانچه تا نکنی حمل بر کسالت من
ضرورت است مرا بر تو عرض صورت حال

همیشه تا بود اقبال و مملکت بادا
در تو قبله ملک و مقبل اقبال
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.