هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و مدح شخصی با فضیلت و با شرف می‌پردازد. او از فضایل اخلاقی، دانش و محبت این شخص سخن می‌گوید و احساسات خود را نسبت به او بیان می‌کند. همچنین، شاعر به گذر عمر و ارزش نعمت‌ها و سختی‌های زندگی اشاره می‌کند و آرزو می‌کند که طالع سعد و میمون این شخص همیشه فرخنده باشد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

قطعه شمارهٔ ۱۱۹

اکمل دولت و دین ای شرف منصب تو
در کمال شرف و قدر ازان سوی کمال

زهره را از حسد مجلس لطفت هر شب
بوده از خون شفق جام افق مالامال

تن بدخواه تو دیدم شده غربال به تیر
گرچه خون نیز ندیدم به جز آن یک غربال

در جهان شبه نظیر تو که ممکن نبود
همچو آسایش اهل نظر و فضل محال

سرو را شمه‌ای از حال دل من بشنو
از سر لطف و کرم نی ز سر رنج و ملال

تا بدانی که به جرم هنر و فضل مراست
دل ز مویه شده چون موی و تن از ناله چونال

بود عمری که مرا در طلب فضل گذشت
خوشتر از دور صبی تازه‌تر از عهد وصال

گوش می‌دارم وصیت کرمت می‌شنوم
کین سخن بشنود از توشه خورشید نوال

التماس از در الطاف تو تا کی نکنم
چون بود رنج همه گنج شود مالامال

نعمت و محنت ایام چو باقی نبود
عمر فانی چه کنم در طلب نعمت و مال

تا جهان باشد باد از اثر طالع سعد
بر جهان طلعت میمون تو فرخنده به فال
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.