هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ستایش خداوند و بیان عجز خود در برابر عظمت او می‌پردازد. او از ناتوانی خود در بیان کامل ثنای خدا سخن می‌گوید و با اشاره به پادشاهان افسانه‌ای مانند جمشید و فریدون، نقص‌های آنان را در مقایسه با خداوند برمی‌شمرد. در پایان، شاعر با اشاره به درد پا، از آوردن درد سر به درگاه خداوند عذرخواهی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق مذهبی و ادبی، نیاز به درک و شناخت کافی از ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، استفاده از اشارات تاریخی و اساطیری مانند جمشید و فریدون، برای مخاطبان با سن پایین ممکن است قابل درک نباشد.

قطعه شمارهٔ ۱۲۸

ای خداوندی که از دریای خاطر دم به دم
در ثنایت عقدهای در مکنون آورم

هر زمان بهر عروس مدحت از کان ضمیر
قطه‌ای چون قطعه یاقوت بیرون آورم

از کمال فسحت ملک تو چون رانم سخن
نقص‌ها در ملک جمشید و فریدون آورم

خسروا نگذاشت درد پا که بهر دستبوس
روی چون دولت به درگاه همایون آورم

گر نیاوردم به درگه درد سر معذور دار
من که درد پای دارم درد سر چون آورم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.