هوش مصنوعی:
این متن به ستایش وزیری میپردازد که با قدرت و عدالت خود میتواند مشکلات مردم را حل کند. شاعر با بیان مثالهایی مانند باران رحمت از قلم وزیر و کمک به فقرا، تأثیر مثبت او را در جامعه توصیف میکند. همچنین، با طنزی ظریف، دردهای جسمانی وزیر را بهانهای برای ابراز وفاداری و احترام بیشتر به او میکند.
رده سنی:
15+
این متن حاوی مفاهیم انتزاعی و استعارههای ادبی است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، طنز موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
قطعه شمارهٔ ۱۵۴
ای وزیری که گر ز کلک تو ابر
داشتی مایه در چکانیدی
گر عیال کف تو گشتی آز
از گداییش وارهاندی
بر تو گر نیستی مدار جهان
چرخ گرد جهان نگردیدی
دوش گفتند درد پایی هست
خواجه را کاش بنده نشنیدی
درد چشمش اگر امان دادی
آمدی پای خواجه بوسیدی
به سرو دیده آمدی پیشت
دیده بر پای خواجه مالیدی
دیده خویش را دوا کردی
درد پایش به دیده بر چیدی
داشتی مایه در چکانیدی
گر عیال کف تو گشتی آز
از گداییش وارهاندی
بر تو گر نیستی مدار جهان
چرخ گرد جهان نگردیدی
دوش گفتند درد پایی هست
خواجه را کاش بنده نشنیدی
درد چشمش اگر امان دادی
آمدی پای خواجه بوسیدی
به سرو دیده آمدی پیشت
دیده بر پای خواجه مالیدی
دیده خویش را دوا کردی
درد پایش به دیده بر چیدی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۵۳
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.