هوش مصنوعی: شاعر در این شعر بیان می‌کند که از شادی دیگران غمگین می‌شود و هیچ امید یا ترسی از طرف مقابل ندارد. او تأکید می‌کند که تحت تأثیر مهر یا کین دیگران قرار نمی‌گیرد و برای جلب محبت یا توجه، خود را خوار نمی‌کند. حتی اگر دیگران او را با ثروت یا قدرت بفریبند، تسلیم نخواهد شد و ارزشی برای اینگونه نعمت‌ها قائل نیست، چرا که در نهایت همه به خاک سپرده می‌شوند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهٔ بیشتری دارد و برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اشارات فلسفی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

قطعه شمارهٔ ۱۶۲

سپهرا من از شادیت غارغم
مرا چون توانی که غمگین کنی

ندارم ز تو هیچ امید و بیم
اگر مهر وزری و گر کین کنی

نه میخم که بندم به پیشت کمر
بدان تا مرا کام شیرین کنی

نه نرگس که آرم به تو سر فرو
بدان تا مرا تاج زرین کنی

اگر خانه‌ام را چو ایران خویش
به خشت زر و نقره تزیین کنی

ز بدرم اگر چار بالش نهی
ز شکل هلالم اگر زین کنی

نخواهم به پیش تو گردن نهاد
اگر طوقم از عقد پروین کنی

نمی‌ارزدم این تنعم بدان
که در آخرم خشت بالین کنی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.