هوش مصنوعی: در این متن، شاعری به نزد دریایی می‌رود و با کشیشی پیر و خردمند ملاقات می‌کند. کشیش به او پندهایی درباره قناعت، جستجوی عزت و درک حقیقت وجودی عنقا (نماد کمال) می‌دهد. همچنین، شاعر از غم و حوادث جهان شکایت می‌کند و کشیش با پاسخ‌های حکیمانه او را راهنمایی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند عنقا و بحر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۲۸ - در دیر راهب

به نزد بحر دیری دید مینا
کشیشی چون پیر چون کیوان در آنجا

شد آن خورشید رخ در دیر کیوان
ازو پرشسد حال چرخ گردان

جوابش و داد و گفت احوال گردون
نداند کس به جز دانای بی‌چون

اگر خواهی خلاص از موج دریا
چو ما باید کناری جستن از ما

گهر جویی؟ بیا در ما سفر کن
امان خواهی؟ ز بحر ما حذر کن

دگر پرسید: «ای پیر خردمند
مرا اندر تجارت ده یکی پند

بگو تا مایه خود زین بضاعت
چه سازم در جهان؟» گفتا: «قناعت

قناعت کن کز آن با بست شد باز
که کرد اندر هوای آز پرواز

از آن سلطان مرغان گشت عنفا
که در قاف قناعت کرد ماوا

طلب کن عین عزت را از آن قاف
که هست این عین را منبع بر آن قاف

تو وقتی سر عنقا را بدانی
که عنقا را به کلی باز خوانی»

سیم نوبت سرشک از دیده بارید
چو گردون از غم گردون بنالید

که: «مهر آسمان با ما به کین است
فلک دایم به قصدم در کمین است

جهان را حوادث می‌گشاید
فلک نقش مخالف می‌نماید»

ملک را در دو بیت آن پیر بخرد
جواب خوب موزون داد و تن زد:
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۷ - کشته شدن دیو به دست جمشید
گوهر بعدی:بخش ۲۹ - رباعی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.