۳۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۲۲

ای ظَریفِ جهان، سَلامُ عَلَیک
ای غَریبِ زمان، سَلامُ عَلَیک

ای سَلام تو در نگُنجیده
در خَمِ آسْمان، سَلامُ عَلَیک

دی که بُگْذشت، رویْ واپَس کرد
کِی زِ هَجْرت فَغان، سَلامُ عَلَیک

روزِ فردا زِعشقِ تو گوید
زوتَرَم دَررَسان، سَلامُ عَلَیک

گوشِ پنهان کجاست تا شِنَود
از جهانِ نَهان، سَلامُ عَلَیک

هر سَلامی که در جهان شِنَوی
چون صدایی‌ست زان، سَلامُ عَلَیک

زین صدا دَرگُذر بَرابَرِ کوه
تا بِبینی عِیان، سَلامُ عَلَیک

من زِغیرت، سلامِ تو پوشَم
تا نَدانَد دَهان، سَلامُ عَلَیک

چون بِبَستَم دهانْ سَلامَت شُد
جانِبِ گُلْسِتان، سَلامُ عَلَیک

ای صَلاحِ جهان، صَلاحُ الدّین
بر تو تا جاودان، سَلامُ عَلَیک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.