هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس رهایی و آزادی از دغدغه‌های دنیوی و روی آوردن به معنویات و طبیعت است. شاعر از کنار گذاشتن دنیا و انتخاب راهی متفاوت سخن می‌گوید، جایی که آرامش و صلح در آغوش طبیعت و معنویت یافت می‌شود. او از رها کردن تعلقات دنیایی و انتخاب مسیری پر از عشق و مدارا با دیگران می‌گوید.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رهایی از دنیا و معنویت نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

پردهٔ نیلی

رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم

چون آهوی رمیده ز وحشت سرای شهر
رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم

ما را به آفتاب فلک هم نیاز نیست
این شوخ دیده را به مسیحا گذاشتیم

بالای هفت پردهٔ نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دریا گذاشتیم

ما را بس است جلوه‌گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم

کوتاه شد ز دامن ما دست حادثات
تا دست خود به گردن مینا گذاشتیم

شاهد که سرکشی نکند دلفریب نیست
فهم سخن به مردم دانا گذاشتیم

در جستجوی یار دل آزار کس نبود
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم

ایمن ز دشمنیم که با دشمنیم دوست
بنیان زندگی به مدارا گذاشتیم

صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم

ما شکوه از کشاکش دوران نمی‌کنیم
موجیم و کار خویش به دریا گذاشتیم

از ما به روزگار حدیث وفا بس است
نگذاشتیم گر اثری یا گذاشتیم

بودیم شمع محفل روشندلان رهی
رفتیم و داغ خویش به دلها گذاشتیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شراب بوسه
گوهر بعدی:فریاد بی‌اثر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.