هوش مصنوعی: مردی در کنار رود دجله، ابتدا توسط شیری گرسنه مورد حمله قرار می‌گیرد و برای فرار به بالای یک نخل پناه می‌برد. در آنجا متوجه می‌شود که ماری در میان برگ‌های نخل خوابیده است. او بین شیر در پایین نخل و مار در بالا گیر می‌افتد و تصمیم می‌گیرد خود را به رودخانه بیندازد. اما در رودخانه نیز با جانوری دیگر مواجه می‌شود و در نهایت طعمه آن می‌شود. این متن به ناتوانی انسان در برابر تقدیر و حوادث غیرمنتظره زندگی می‌پردازد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی درباره تقدیر و ناتوانی انسان در برابر حوادث زندگی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین استفاده از واژگان و ساختارهای ادبی کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

سرنوشت

اعرابئی به دجله کنار از قضای چرخ
روزی به نیستانی شد ره سپر همی

ناگه ز کینه توزی گردون گرگ خوی
شیری گرسنه گشت بدو حمله ور همی

مسکین ز هول شیر هراسان و بیمناک
شد بر قراز نخلی آسیمه سر همی

چون بر فراز نخل کهن بنگریست مرد
ماری غنوده دید در آن برگ و بر همی

گیتی سیاه گشت به چشمش که شیر سرخ
بودش به زیر و مار سیه بر زبر همی

نه پای آنکه آید ز آن جایگه فرود
نه جای آن که ماند بر شاخ تر همی

خود را درون دجله فکند از فراز نخل
کز مار گرزه وارهد و شیر نر همی

بر شط فرو نیامده آمد به سوی او
بگشاده کام جانوری جان شکر همی

بیچاره مرد ز آن دو بلا گرچه برد جان
درماند عاقبت به بلای دگر همی

از چنگ شیر رست و ز چنگ قضا نرست
القصه گشت طعمه آن جانور همی

جادوی چرخ چون کند آهنگ جان تو
زاید بلا و حادثه از بحر و بر همی

کام اجل فراخ و تو نخجیر پای بند
دام قضا وسیع و تو بی بال و پر همی

ور ز آنکه بر شوی به فلک همچو آفتاب
صیدت کند کمند قضا و قدر همی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:موی سپید
گوهر بعدی:پاداش نیکی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.