هوش مصنوعی:
این شعر از مولانا بیانگر داستان قطرهای است که از ابر میچکد و در برابر عظمت دریا احساس خجالت و کوچکی میکند. اما دریا به او یادآوری میکند که او نیز بخشی از این عظمت است و از پرتو خورشید درخشیده است. قطره در نهایت به درون دریا میپیوندد و به جواهری درخشان تبدیل میشود. این شعر مفاهیم عمیقی مانند وحدت وجود، خودشناسی و عرفان را در بر دارد.
رده سنی:
14+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند و از زیباییهای آن بهرهمند شوند.
قطرهٔ آب
مرا معنی تازه ئی مدعاست
اگر گفته را باز گویم رواست
«یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جائی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم»
ولیکن ز دریا برآمد خروش
ز شرم تنک مایگی رو مپوش
تماشای شام و سحر دیده ئی
چمن دیده ئی دشت و در دیده ئی
به برگ گیاهی به دوش سحاب
درخشیدی از پرتو آفتاب
گهی همدم تشنه کامان راغ
گهی محرم سینه چاکان باغ
گهی خفته در تاک و طاقت گداز
گهی خفته در خاک بی سوز و ساز
ز موج سبک سیر من زاده ئی
ز من زاده ئی در من افتاده ئی
بیاسای در خلوت سینه ام
چو جوهر درخش اندر آئینه ام
گهر شو در آغوش قلزم بزی
فروزان تر از ماه و انجم بزی
اگر گفته را باز گویم رواست
«یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جائی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم»
ولیکن ز دریا برآمد خروش
ز شرم تنک مایگی رو مپوش
تماشای شام و سحر دیده ئی
چمن دیده ئی دشت و در دیده ئی
به برگ گیاهی به دوش سحاب
درخشیدی از پرتو آفتاب
گهی همدم تشنه کامان راغ
گهی محرم سینه چاکان باغ
گهی خفته در تاک و طاقت گداز
گهی خفته در خاک بی سوز و ساز
ز موج سبک سیر من زاده ئی
ز من زاده ئی در من افتاده ئی
بیاسای در خلوت سینه ام
چو جوهر درخش اندر آئینه ام
گهر شو در آغوش قلزم بزی
فروزان تر از ماه و انجم بزی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حدی
گوهر بعدی:محاورهٔ ما بین خدا و انسان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.