هوش مصنوعی:
این شعر به نقد دنیایی میپردازد که در آن ارزشهای معنوی و عرفانی کمرنگ شدهاند. شاعر با اشاره به داستانهای قرآنی مانند یوسف و زلیخا، ابراهیم و موسی، بیان میکند که در این دوران، عشق حقیقی، ایمان راسخ و درک معنوی وجود ندارد. او از فقدان زیباییهای روحانی و حقیقت در جهانی سخن میگوید که تنها ظاهری فریبنده دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، اشاره به داستانهای قرآنی و مفاهیم فلسفی ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم باشد.
بهشت
کجا این روزگاری شیشه بازی
بهشت این گنبد گردون ندارد
ندیده درد زندان یوسف او
زلیخایش دل نالان ندارد
خلیل او حریف آتشی نیست
کلیمش یک شرر در جان ندارد
به صرصر در نیفتد زورق او
خطر از لطمهٔ طوفان ندارد
یقین را در کمین بوک و مگر نیست
وصال اندیشهٔ هجران ندارد
کجا آن لذت عقل غلط سیر
اگر منزل ره پیچان ندارد
مزی اندر جهانی کور ذوقی
که یزدان دارد و شیطان ندارد
بهشت این گنبد گردون ندارد
ندیده درد زندان یوسف او
زلیخایش دل نالان ندارد
خلیل او حریف آتشی نیست
کلیمش یک شرر در جان ندارد
به صرصر در نیفتد زورق او
خطر از لطمهٔ طوفان ندارد
یقین را در کمین بوک و مگر نیست
وصال اندیشهٔ هجران ندارد
کجا آن لذت عقل غلط سیر
اگر منزل ره پیچان ندارد
مزی اندر جهانی کور ذوقی
که یزدان دارد و شیطان ندارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامهٔ عالمگیر (به یکی از فرزندانش که دعای مرگ پدر میکرد)
گوهر بعدی:کشمیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.