هوش مصنوعی: شاعر در این متن آرزوی خود را برای سلاح‌هایی مانند تیر و سنان و خنجر و شمشیر بیان می‌کند و از مسلک شبیر (شیوه‌ی امام حسین) سخن می‌گوید. او به دنبال آتش‌افروزی و نعره‌ی تکبیر است و از بی‌حجابی تقدیر سخن می‌گوید. همچنین، از فراموشی خواب و تعبیر آن شکایت دارد و به یاد نگاه ناز اولیه‌اش می‌افتد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به سلاح‌ها و مفاهیم شورشی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست

تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست
با من میا که مسلک شبیرم آرزوست

از بهر آشیانه خس اندوزیم نگر
باز این نگر که شعلهٔ در گیرم آرزوست

گفتند لب ببند و ز اسرار ما مگو
گفتم که خیر نعرهٔ تکبیرم آرزوست

گفتند هر چه در دلت آید ز ما بخواه
گفتم که بی حجابی تقدیرم آرزوست

از روزگار خویش ندانم جز این قدر
خوابم ز یاد رفته و تعبیرم آرزوست

کو آن نگاه ناز که اول دلم ربود
عمرت دراز باد همان تیرم آرزوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیار باده که گردون بکام ما گردید
گوهر بعدی:دانهٔ سبحه به زنار کشیدن آموز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.